معنی فارسی forceable
B2قابل اجرا، به معنای قرارداد یا توافقی است که میتوان آن را به زور اجرا کرد.
Describing something that can be enforced or made to be obeyed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قرارداد دارای چندین بند قابل اجرای اجباری است که باید رعایت شود.
مثال:
The contract has several forceable clauses that must be adhered to.
معنی(example):
هر توافق قابل اجرایی نیاز به موافقت دو طرف درگیر دارد.
مثال:
Any forceable agreement requires the consent of both parties involved.
معنی فارسی کلمه forceable
:قابل اجرا، به معنای قرارداد یا توافقی است که میتوان آن را به زور اجرا کرد.