معنی فارسی foreanswer
B1پیشپاسخ، به معنای پاسخی که قبل از یک سوال یا نیاز دریافت میشود.
An answer provided before a question is formally asked.
- NOUN
example
معنی(example):
او برای درخواست خود امیدوار به یک پیشپاسخ بود.
مثال:
He hoped for a foreanswer to his request.
معنی(example):
پیشپاسخ به آنها در آمادهسازی جلسه کمک کرد.
مثال:
The foreanswer helped them prepare for the meeting.
معنی فارسی کلمه foreanswer
:پیشپاسخ، به معنای پاسخی که قبل از یک سوال یا نیاز دریافت میشود.