معنی فارسی foreganger

B1

پیشگام، شخص یا چیزی که پیش از دیگران به عمل یا کاری اقدام می‌کند و مسیر را برای دیگران هموار می‌سازد.

Someone or something that goes before another in time or position.

example
معنی(example):

پیشرفت پروژه، پایه‌های موفقیت را بنا کرد.

مثال:

The foreganger of the project set the foundations for success.

معنی(example):

به عنوان پیشگام، او اولین قدم‌ها را در کمپین جدید برداشت.

مثال:

As a foreganger, he initiated the first steps in the new campaign.

معنی فارسی کلمه foreganger

:

پیشگام، شخص یا چیزی که پیش از دیگران به عمل یا کاری اقدام می‌کند و مسیر را برای دیگران هموار می‌سازد.