معنی فارسی foregate

B1

دروازه جلویی، دروازه‌ای که به منطقه‌ای مشهور یا اصلی وارد می‌شود.

The gate that serves as the main entrance to a place.

example
معنی(example):

دروازه جلوئی قلعه به شدت تقویت شده بود.

مثال:

The foregate of the castle was heavily fortified.

معنی(example):

ما از دروازه جلوئی وارد شدیم تا به سالن اصلی برسیم.

مثال:

We entered through the foregate to reach the main hall.

معنی فارسی کلمه foregate

:

دروازه جلویی، دروازه‌ای که به منطقه‌ای مشهور یا اصلی وارد می‌شود.