معنی فارسی foreignly

B1

foreignly به طرز صحبت یا نوشتاری اشاره دارد که شامل عناصر یا عبارات از زبان‌های دیگر باشد.

In a manner that incorporates elements or phrases from foreign languages.

example
معنی(example):

او به صورت foreignly صحبت کرد و عبارات مختلفی از زبان‌های گوناگون را شامل کرد.

مثال:

He spoke foreignly, incorporating phrases from different languages.

معنی(example):

نویسنده به صورت foreignly موضوع را بیان کرد تا به مخاطبان جهانی جذب کند.

مثال:

The writer expressed the theme foreignly to appeal to a global audience.

معنی فارسی کلمه foreignly

:

foreignly به طرز صحبت یا نوشتاری اشاره دارد که شامل عناصر یا عبارات از زبان‌های دیگر باشد.