معنی فارسی forejudger
B1پیشداوری، قضاوت درباره چیزی یا کسی قبل از داشتن اطلاعات کافی.
To judge or form an opinion before having all the facts.
- OTHER
example
معنی(example):
او معمولاً در ارزیابیهایش به عنوان پیشداوریکننده دیده میشود.
مثال:
He is often seen as a forejudger in his evaluations.
معنی(example):
پیشداوری میتواند به انتقادات ناعادلانه منجر شود.
مثال:
Being a forejudger can lead to unfair criticism.
معنی فارسی کلمه forejudger
:پیشداوری، قضاوت درباره چیزی یا کسی قبل از داشتن اطلاعات کافی.