معنی فارسی foreknow
B2 /ˌfɔɹˈnoʊ/پیشدانستن، دانستن یا پیشبینی کردن چیزی قبل از وقوع آن.
To know about something before it happens.
- verb
verb
معنی(verb):
To have knowledge of beforehand.
example
معنی(example):
غیرممکن است که آینده را با اطمینان کامل پیش بینی کنیم.
مثال:
It is impossible to foreknow the future with absolute certainty.
معنی(example):
برخی افراد معتقدند که میتوانند از طریق شهود، رویدادها را پیش بینی کنند.
مثال:
Some people believe they can foreknow events through intuition.
معنی فارسی کلمه foreknow
:
پیشدانستن، دانستن یا پیشبینی کردن چیزی قبل از وقوع آن.