معنی فارسی foreordination
C1پیشتعیین، این باور که بعضی از وقایع از قبل معین شدهاند.
The doctrine that certain events or outcomes are predetermined in advance.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشتعیین نشان میدهد که برخی از رویدادها قرار است اتفاق بیفتند.
مثال:
Foreordination suggests that certain events are destined to happen.
معنی(example):
مفهوم پیشتعیین در محافل فلسفی اغلب مورد بحث قرار میگیرد.
مثال:
The concept of foreordination is often debated in philosophical circles.
معنی فارسی کلمه foreordination
:پیشتعیین، این باور که بعضی از وقایع از قبل معین شدهاند.