معنی فارسی forepast

B1

پیشین یا دوره‌ای که به تازگی تمام شده و ممکن است از آن درس‌هایی گرفته شود.

A term referring to a recent period or event that has significant relevance to the present.

example
معنی(example):

گذشتهٔ نزدیک رویداد هنوز در ذهن کسانی که شرکت کردند تازه است.

مثال:

The forepast of the event is still fresh in the minds of those who attended.

معنی(example):

تفکر در مورد گذشتهٔ نزدیک می‌تواند بینش‌هایی برای تصمیمات آینده فراهم کند.

مثال:

Reflecting on the forepast can provide insights for future decisions.

معنی فارسی کلمه forepast

:

پیشین یا دوره‌ای که به تازگی تمام شده و ممکن است از آن درس‌هایی گرفته شود.