معنی فارسی forepoled

B1

مناطق مشخص شده با چوب پیش‌رو برای راهنمایی و ناوبری.

Sections marked with poles for guidance and navigation.

example
معنی(example):

منطقه پیش‌چوب‌گذاری شده برای کاوش علامت‌گذاری شد.

مثال:

The forepoled area was marked for exploration.

معنی(example):

بخش‌های پیش‌چوب‌گذاری شده در جنگل‌های انبوه راحت‌تر قابل navigation هستند.

مثال:

Forepoled sections are easier to navigate in dense forests.

معنی فارسی کلمه forepoled

:

مناطق مشخص شده با چوب پیش‌رو برای راهنمایی و ناوبری.