معنی فارسی foreproffer
B1پیشنهاد کردن چیزی قبل از اینکه درخواست یا نیازی از طرف دیگر وجود داشته باشد.
To offer something in advance before it is requested.
- VERB
example
معنی(example):
شرکت یک پیشنهاد شغلی پیشاپیش اعلام کرد.
مثال:
The company made a foreproffer for a new job position.
معنی(example):
آنها برای مشترکین زودهنگام یک تخفیف پیشپیشنهاد کردند.
مثال:
They foreproffered a discount to early subscribers.
معنی فارسی کلمه foreproffer
:
پیشنهاد کردن چیزی قبل از اینکه درخواست یا نیازی از طرف دیگر وجود داشته باشد.