معنی فارسی foreshroud
B1پوشاندن یا پنهان کردن چیزی به طوری که به آن حالتی مرموز بدهد.
To cover or conceal something in a manner that gives it a mysterious aura.
- OTHER
example
معنی(example):
مه به نظر میرسید که ساختمانها را در راز پوشانده است.
مثال:
The fog seemed to foreshroud the buildings in mystery.
معنی(example):
داستان در تمام طول خود حسی از تعلیق داشت.
مثال:
The story had a foreshroud of suspense throughout.
معنی فارسی کلمه foreshroud
:
پوشاندن یا پنهان کردن چیزی به طوری که به آن حالتی مرموز بدهد.