معنی فارسی foreside

B1

سوی جلو یا سمت رو به دید یک مکان.

The front side or the side facing a view of a place.

example
معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم در جلوی منطقه پیک‌نیک بنشینیم.

مثال:

We decided to sit on the foreside of the picnic area.

معنی(example):

نمای جلویی دریاچه شگفت‌انگیز بود.

مثال:

The foreside view of the lake was breathtaking.

معنی فارسی کلمه foreside

: معنی foreside به فارسی

سوی جلو یا سمت رو به دید یک مکان.