معنی فارسی forestine
B1به ویژگیهای بویایی یا عطرهای مخصوص جنگلها اشاره دارد.
Relating to the smells or aromas characteristic of forests.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عطرهای جنگلی در اطراف ما در جنگل بود.
مثال:
Forestine aromas were all around us in the woods.
معنی(example):
عطر جنگلی کاج و سرو تازهکننده بود.
مثال:
The forestine fragrance of pine and cedar was refreshing.
معنی فارسی کلمه forestine
:
به ویژگیهای بویایی یا عطرهای مخصوص جنگلها اشاره دارد.