معنی فارسی foresummon

B1

فراخوانی کردن روح‌ها یا موجودات دیگر از دل جنگل، به صورت ظریف و جادویی.

To call forth or summon entities associated with the forest.

example
معنی(example):

مراسم روح‌ها را به جنگل فراخوانی خواهد کرد.

مثال:

The ritual will foresummon the spirits of the forest.

معنی(example):

آنها باور دارند که درخت قدیمی می‌تواند موجودات جادویی را فراخوانی کند.

مثال:

They believe the old tree can foresummon magical beings.

معنی فارسی کلمه foresummon

: معنی foresummon به فارسی

فراخوانی کردن روح‌ها یا موجودات دیگر از دل جنگل، به صورت ظریف و جادویی.