معنی فارسی foretime
B1به زمانهای قدیم یا دورانهای گذشته اشاره دارد.
A term referring to a time in the past, often used in a historical context.
- NOUN
example
معنی(example):
در زمانهای گذشته، مردم بیشتر به کشاورزی متکی بودند تا فناوری.
مثال:
In foretime, people relied more on agriculture than technology.
معنی(example):
سنتهای زمان گذشته برای درک میراث فرهنگی مهم هستند.
مثال:
Foretime traditions are important to understand cultural heritage.
معنی فارسی کلمه foretime
:
به زمانهای قدیم یا دورانهای گذشته اشاره دارد.