معنی فارسی foretimed
B1به معنای تصمیمگیری در زمان مناسب یا بهموقع است.
Describing actions or decisions that are made at the right time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تصمیمات بهموقع تأثیر زیادی بر روی سازمان گذاشت.
مثال:
The foretimed decisions greatly impacted the organization.
معنی(example):
برنامهریزی بهموقع میتواند به نتایج بهتری منجر شود.
مثال:
Being foretimed in planning can lead to better outcomes.
معنی فارسی کلمه foretimed
:
به معنای تصمیمگیری در زمان مناسب یا بهموقع است.