معنی فارسی forgedly
B1بهطور محکم و با تاکید؛ به معنای جدیت یا وجود احساسات عمیق.
In a manner that is firm and with emphasis, often indicating strong feelings.
- ADVERB
example
معنی(example):
او درست در بند زد و ناامیدی خود را نشان داد.
مثال:
She closed the door forgedly, emphasizing her frustration.
معنی(example):
او بهطور محکم صحبت کرد و عدم باور خود به آن بیانیه را نشان داد.
مثال:
He spoke forgedly, highlighting his disbelief in the statement.
معنی فارسی کلمه forgedly
:
بهطور محکم و با تاکید؛ به معنای جدیت یا وجود احساسات عمیق.