معنی فارسی forheed

B1

توجه و دقت به نکات یا هشدارهایی که بیان می‌شود.

To pay attention or heed to something.

example
معنی(example):

باید به هشدارها توجه کنی تا ایمن بمانی.

مثال:

You must forheed the warnings to stay safe.

معنی(example):

بسیاری از مردم به توصیه های ارائه شده توجه نکردند.

مثال:

Many people failed to forheed the advice given.

معنی فارسی کلمه forheed

: معنی forheed به فارسی

توجه و دقت به نکات یا هشدارهایی که بیان می‌شود.