معنی فارسی forkman

B1

چنگال‌دار، کسی که وظیفه سرو غذاهای چنگالی را دارد.

A person who serves food, typically using a fork.

example
معنی(example):

یک چنگال‌دار معمولاً در فستیوال‌ها غذارا سرو می‌کند.

مثال:

A forkman is often seen at festivals serving food.

معنی(example):

چنگال‌دار به طور مؤثر جمعیت بزرگ را مدیریت کرد.

مثال:

The forkman efficiently handled the large crowd.

معنی فارسی کلمه forkman

: معنی forkman به فارسی

چنگال‌دار، کسی که وظیفه سرو غذاهای چنگالی را دارد.