معنی فارسی forkless
B1بدون چنگال، اشاره به ابزاری که چنگالی ندارد.
Without a fork; lacking prongs or tines.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
یک ابزار بدون چنگال میتواند در آشپزی بسیار مفید باشد.
مثال:
A forkless tool can be very handy in cooking.
معنی(example):
آنها نسخهای بدون چنگال از این ابزار طراحی کردند.
مثال:
They designed a forkless version of the utensil.
معنی فارسی کلمه forkless
:
بدون چنگال، اشاره به ابزاری که چنگالی ندارد.