معنی فارسی forkiest
B1چنگالیترین، اشاره به چیزی که از نظر تعداد یا شکل به چنگال مشابه است.
Having the most fork-like features; characterized by multiple prongs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این درخت، بیشترین تعداد چنگال را که تا به حال دیدهام دارد.
مثال:
This is the forkiest tree I have ever seen.
معنی(example):
بیشترین چنگال در بخش سرو این غذاست.
مثال:
The forkiest part of the dish is the way it is served.
معنی فارسی کلمه forkiest
:
چنگالیترین، اشاره به چیزی که از نظر تعداد یا شکل به چنگال مشابه است.