معنی فارسی forlain
B1دانش یا اطلاعاتی که پنهان شده یا غیرقابل دسترس است.
Referring to knowledge or information that is hidden or not accessible.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او درباره رازهای نهان دستنوشتههای باستانی سخن گفت.
مثال:
He spoke of the forlain secrets of the ancient manuscript.
معنی(example):
دانش نهانی در گذر زمان از بین رفته بود.
مثال:
The forlain knowledge was lost to the ages.
معنی فارسی کلمه forlain
:
دانش یا اطلاعاتی که پنهان شده یا غیرقابل دسترس است.