معنی فارسی formagenic

B1

فرماتیک، به معنی ویژگی‌هایی که به یک ماده اجازه می‌دهد قابلیت فرم‌دهی یا تغییر شکل داشته باشد.

Having the properties that allow for shaping or molding.

example
معنی(example):

ویژگی‌های فرماتیک این پلیمر چشمگیر است.

مثال:

The formagenic properties of this polymer are impressive.

معنی(example):

تحقیقات بر روی مواد فرماتیک برای کاربردهای متنوع متمرکز است.

مثال:

Research focuses on formagenic materials for diverse applications.

معنی فارسی کلمه formagenic

:

فرماتیک، به معنی ویژگی‌هایی که به یک ماده اجازه می‌دهد قابلیت فرم‌دهی یا تغییر شکل داشته باشد.