معنی فارسی forseeable

B2

قابل پیش‌بینی، به شیوه‌ای که می‌توان آن را برای آینده نزدیک انتظار داشت.

Capable of being anticipated or predicted, especially in the near future.

example
معنی(example):

ریسک‌های درگیر قابل پیش‌بینی هستند و باید مدیریت شوند.

مثال:

The risks involved are foreseeable and should be managed.

معنی(example):

در آینده قابل پیش‌بینی، تکنولوژی به پیشرفت خود ادامه خواهد داد.

مثال:

In the foreseeable future, technology will continue to advance.

معنی فارسی کلمه forseeable

:

قابل پیش‌بینی، به شیوه‌ای که می‌توان آن را برای آینده نزدیک انتظار داشت.