معنی فارسی forseen

B1

پیش‌بینی شده، به وضعیت یا نتیجه‌ای اشاره می‌کند که قبلاً تصور شده است.

Something that has been anticipated or predicted before it occurred.

example
معنی(example):

نتایج هفته‌ها قبل از انتخابات پیش‌بینی شده بودند.

مثال:

The results were forseen weeks before the election.

معنی(example):

او تغییراتی را که زندگی‌اش را تحت تأثیر قرار می‌دهد، پیش‌بینی نکرده بود.

مثال:

She had not forseen the changes that would affect her life.

معنی فارسی کلمه forseen

:

پیش‌بینی شده، به وضعیت یا نتیجه‌ای اشاره می‌کند که قبلاً تصور شده است.