معنی فارسی forspeak
B1به معنای کنار گذاشتن یا ترک کردن افکار، عقاید یا احساسات میباشد.
To set aside or abandon a thought or expression.
- VERB
example
معنی(example):
او قول داد که شک و ترسهایش را کنار بگذارد.
مثال:
He made a promise to forspeak his doubts and fears.
معنی(example):
برای کنار گذاشتن یک فکر، آن را بیبیان بگذارید.
مثال:
To forspeak a thought is to let it go unexpressed.
معنی فارسی کلمه forspeak
:به معنای کنار گذاشتن یا ترک کردن افکار، عقاید یا احساسات میباشد.