معنی فارسی forspend

B1

به معنای کنار گذاشتن زمان برای فعالیت‌های غیرمفید.

To set aside time for more valuable pursuits.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند زمان خود را بر روی فعالیت‌های معنادارتر صرف کنند.

مثال:

They decided to forspend their time on more meaningful activities.

معنی(example):

زمان خود را عاقلانه صرف کنید تا به اهداف‌تان برسید.

مثال:

Forspend your time wisely to achieve your goals.

معنی فارسی کلمه forspend

:

به معنای کنار گذاشتن زمان برای فعالیت‌های غیرمفید.