معنی فارسی forthfare

B1

هزینه یا قیمت ورود به یک رویداد یا فعالیت عمومی.

The cost or price for attending an event or public activity.

example
معنی(example):

هزینه مراسم تضمین کرد که همه وقت خوبی داشته باشند.

مثال:

The forthfare of the event ensured everyone had a good time.

معنی(example):

با هزینه کم، جشنواره بسیاری از خانواده‌ها را جذب کرد.

مثال:

With low forthfare, the festival attracted many families.

معنی فارسی کلمه forthfare

:

هزینه یا قیمت ورود به یک رویداد یا فعالیت عمومی.