معنی فارسی forwork

B1

برای کار، به معنای انجام فعالیت‌های مرتبط با شغل یا وظیفه‌ای است که فرد در محل کار خود به انجام می‌رساند.

In relation to one's job or occupation.

example
معنی(example):

من دارم برنامه‌ام را برای کار سازماندهی می‌کنم.

مثال:

I am organizing my schedule for work.

معنی(example):

او لپ‌تاپش را برای کار در کافه آورد.

مثال:

She brought her laptop for work at the café.

معنی فارسی کلمه forwork

: معنی forwork به فارسی

برای کار، به معنای انجام فعالیت‌های مرتبط با شغل یا وظیفه‌ای است که فرد در محل کار خود به انجام می‌رساند.