معنی فارسی forworn
B1فرسوده، به معنای نمادی از کهنگی یا ضعف به دلیل استفاده زیاد است.
Worn out or damaged due to extensive use.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختمان قدیمی دچار فرسودگی به نظر میرسید و به تعمیرات نیاز داشت.
مثال:
The old building looked forworn and needed repairs.
معنی(example):
لباسهای او به خاطر سالها استفاده دچار فرسودگی شده بود.
مثال:
His clothes were forworn from years of use.
معنی فارسی کلمه forworn
:
فرسوده، به معنای نمادی از کهنگی یا ضعف به دلیل استفاده زیاد است.