معنی فارسی fossildom
B1فسیلدوم، دنیای فسیلها و همه چیزهایی را که به فسیلها مربوط میشود، توصیف میکند.
The domain or realm related to fossils.
- NOUN
example
معنی(example):
فسیلدوم اصطلاحی است که برای توصیف دنیای فسیلها استفاده میشود.
مثال:
Fossildom is a term used to describe the world of fossils.
معنی(example):
در مطالعه دیرینهشناسی، درک فسیلدوم ضروری است.
مثال:
In the study of paleontology, understanding fossildom is essential.
معنی فارسی کلمه fossildom
:
فسیلدوم، دنیای فسیلها و همه چیزهایی را که به فسیلها مربوط میشود، توصیف میکند.