معنی فارسی fossulate

B1

فوسولاته، وصفی است که به ساختار یا ظاهر حفره‌دار یا گوددار اشاره دارد.

To have a structure characterized by small pits or depressions.

example
معنی(example):

برخی از گیاهان دارای برگ‌هایی هستند که از نظر ساختاری فوسولاته هستند.

مثال:

Some plants have leaves that are fossulate in structure.

معنی(example):

گاهی اوقات واژه فسیلی شدن با فوسولاته اشتباه گرفته می‌شود.

مثال:

The term fossilize can sometimes be confused with fossulate.

معنی فارسی کلمه fossulate

: معنی fossulate به فارسی

فوسولاته، وصفی است که به ساختار یا ظاهر حفره‌دار یا گوددار اشاره دارد.