معنی فارسی fossulet

B1

فوسولت، جمع فوسول کوچک‌تر است و به حفره‌های ریز در ساختارهای بیولوژیک اشاره دارد.

A smaller version of a fossule, often used in biological contexts.

example
معنی(example):

فوسولت‌ها برای مطالعه ارگانیزم‌های میکروسکوپی اهمیت دارند.

مثال:

Fossulets are important for studying microscopic organisms.

معنی(example):

وجود فوسولت‌ها می‌تواند نشانه‌ای از یک اکوسیستم سالم باشد.

مثال:

The presence of fossulets can indicate a healthy ecosystem.

معنی فارسی کلمه fossulet

: معنی fossulet به فارسی

فوسولت، جمع فوسول کوچک‌تر است و به حفره‌های ریز در ساختارهای بیولوژیک اشاره دارد.