معنی فارسی fountainwise

B1

به شیوه‌ای مشابه چشمه، اشاره به گردآوری و تنوع دارد.

In a manner that resembles a fountain; focusing on diversity.

example
معنی(example):

او به مشکل به روش چشمه‌ای نزدیک شد و به همه راه‌حل‌های ممکن فکر کرد.

مثال:

She approached the problem fountainwise, thinking about all possible solutions.

معنی(example):

به روش چشمه‌ای فکر کن تا نظرات متنوع را جمع آوری کنی.

مثال:

Think fountainwise to gather diverse opinions.

معنی فارسی کلمه fountainwise

:

به شیوه‌ای مشابه چشمه، اشاره به گردآوری و تنوع دارد.