معنی فارسی founte

B1

چشمه، منبع آب کوچک یا ناپیدا.

A small or hidden spring of water.

example
معنی(example):

چشمه آن‌قدر کوچک بود که به سختی قابل رؤیت بود.

مثال:

The founte was so small it was barely visible.

معنی(example):

آنها یک چشمه را زیر برگ‌ها دفن شده پیدا کردند.

مثال:

They found a founte buried beneath the leaves.

معنی فارسی کلمه founte

:

چشمه، منبع آب کوچک یا ناپیدا.