معنی فارسی fountful
B1سرشار، مملو از چیزی، به طور خاص به معنای پر از منابع و ثروت.
Abundant or plentiful in a way that resembles a fountain.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
باغ سرشار از گلهای زیبایی بود.
مثال:
The garden was fountful of beautiful flowers.
معنی(example):
تصور فزاینده او داستانهای زیادی را خلق کرد.
مثال:
His fountful imagination created many stories.
معنی فارسی کلمه fountful
:سرشار، مملو از چیزی، به طور خاص به معنای پر از منابع و ثروت.