معنی فارسی fourth position
B1جایگاه چهارم؛ در موقعیتی خاص که در آن شخص یا شیء در مکان چهارم قرار دارد.
The place or rank that is in the number four position.
- NOUN
example
معنی(example):
او در مسابقه در جایگاه چهارم تمام کرد.
مثال:
In a race, she finished in fourth position.
معنی(example):
جایگاه چهارم در تیم بسیار مهم است.
مثال:
The fourth position on the team is crucial.
معنی فارسی کلمه fourth position
:
جایگاه چهارم؛ در موقعیتی خاص که در آن شخص یا شیء در مکان چهارم قرار دارد.