معنی فارسی fourth-rate
B2چهارمرده؛ به سطح کیفیت یا ارزش پایین اشاره دارد.
Of low quality or value; inferior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هتلی که ما در آن اقامت داشتیم، چهارمرده بود.
مثال:
The hotel we stayed in was fourth-rate.
معنی(example):
اجرای چهارمرده او تماشاگران را ناامید کرد.
مثال:
His fourth-rate performance disappointed the audience.
معنی فارسی کلمه fourth-rate
:
چهارمرده؛ به سطح کیفیت یا ارزش پایین اشاره دارد.