معنی فارسی fourth wall
C1دیوار چهارم؛ به مرز غیرقابل رؤیت بین بازیگران و تماشاگران اشاره دارد.
The imaginary barrier between the performers and the audience.
- noun
noun
معنی(noun):
The imaginary invisible wall at the front of the stage in a proscenium theatre, through which the audience sees the action in the world of the play.
معنی(noun):
(by extension) The boundary between the fiction and the audience.
example
معنی(example):
بازیگر با صحبت کردن مستقیم به تماشاگران، دیوار چهارم را شکند.
مثال:
The actor broke the fourth wall by speaking directly to the audience.
معنی(example):
در این نمایش، دیوار چهارم به‌طور مکرر خطاب قرار می‌گیرد.
مثال:
In this play, the fourth wall is often addressed.
معنی فارسی کلمه fourth wall
:
دیوار چهارم؛ به مرز غیرقابل رؤیت بین بازیگران و تماشاگران اشاره دارد.
