معنی فارسی foxproof
B1فاکسپروف، به معنای مقاوم در برابر حمله یا آسیبهای ناشی از روباه.
Resistant to the actions or attacks of foxes; designed to keep them away.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مجسمه باغ طوری طراحی شده که در برابر روباهها مقاوم باشد.
مثال:
The garden gnome is designed to be foxproof.
معنی(example):
آنها یک نرده فاکسپروف ساختند تا از مرغهایشان محافظت کنند.
مثال:
They created a foxproof fence to protect their chickens.
معنی فارسی کلمه foxproof
:فاکسپروف، به معنای مقاوم در برابر حمله یا آسیبهای ناشی از روباه.