معنی فارسی fraidycat

B1

شخصی که خیلی می‌ترسد یا به آسانی مضطرب می‌شود، به ویژه در موقعیت‌های ترسناک.

A person who is easily frightened or scared.

example
معنی(example):

او در مورد فیلم‌های ترسناک واقعاً ترسو است.

مثال:

He’s such a fraidycat when it comes to horror movies.

معنی(example):

ترسو نباش؛ این فقط یک شوخی بی‌ضرر است!

مثال:

Don't be a fraidycat; it's just a harmless prank!

معنی فارسی کلمه fraidycat

: معنی fraidycat به فارسی

شخصی که خیلی می‌ترسد یا به آسانی مضطرب می‌شود، به ویژه در موقعیت‌های ترسناک.