معنی فارسی frankist
B1طرفدار صداقت، کسی که ارزش بالایی برای راستگویی و صداقت قائل است.
A person who advocates for frankness and honesty.
- NOUN
example
معنی(example):
باورهای صادقانه او در نوشتههایش مشهود بود.
مثال:
The frankist beliefs were evident in her writings.
معنی(example):
او به عنوان یک طرفدار صداقت شناخته میشد و صداقت را بالاتر از همه چیز تاکید میکرد.
مثال:
He identified as a frankist, emphasizing honesty above all.
معنی فارسی کلمه frankist
:طرفدار صداقت، کسی که ارزش بالایی برای راستگویی و صداقت قائل است.