معنی فارسی fraticellian

B1

مربوط به سیستم اعتقادی و عملی فراتیچلی‌ها، مرتبط با زندگی مشترک و کمک به دیگران.

Relating to the ideas and practices of the fraticelli, often concerning communal living and helping others.

example
معنی(example):

ایده‌های فراتیچلی بر مسئولیت جمعی و خیریه تمرکز دارد.

مثال:

Fraticellian ideals focus on communal responsibility and charity.

معنی(example):

بسیاری از افراد اصول فراتیچلی را در زندگی روزمره خود دنبال می‌کنند.

مثال:

Many follow fraticellian principles in their daily lives.

معنی فارسی کلمه fraticellian

:

مربوط به سیستم اعتقادی و عملی فراتیچلی‌ها، مرتبط با زندگی مشترک و کمک به دیگران.