معنی فارسی fraternizer

B1

شخصی که به برقراری دوستی و روابط صمیمانه میان افراد کمک می‌کند.

A person who fosters friendship or friendly relationships among others.

example
معنی(example):

یک فردی که روابط صمیمانه برقرار می‌کند، غالباً به ایجاد یک جو کار مثبت کمک می‌کند.

مثال:

A fraternizer often helps create a positive work atmosphere.

معنی(example):

این فرد که روابط صمیمانه برقرار می‌کرد، در میان همکاران خود محبوب بود.

مثال:

The fraternizer was well-liked among his peers.

معنی فارسی کلمه fraternizer

:

شخصی که به برقراری دوستی و روابط صمیمانه میان افراد کمک می‌کند.