معنی فارسی fraughts

B1

بازی تخته‌ای استراتژیک که روی یک صفحه مربعی بازی می‌شود.

A strategic board game played on a square board.

example
معنی(example):

ما دیشب یک بازی فراخت انجام دادیم.

مثال:

We played a game of fraughts last night.

معنی(example):

فراخت یک بازی تخته‌ای کلاسیک است.

مثال:

Fraughts is a classic board game.

معنی فارسی کلمه fraughts

:

بازی تخته‌ای استراتژیک که روی یک صفحه مربعی بازی می‌شود.