معنی فارسی free-falls

B1

جمع سقوط آزاد به چندین مورد از سقوط‌های آزاد اشاره دارد که ممکن است در ورزش یا نمایش‌ها اتفاق بیفتد.

Multiple instances of free-fall typically associated with performances or sports.

verb
معنی(verb):

To drop in a state of freefall.

example
معنی(example):

آکروبات در نمایش سیرک چندین سقوط آزاد انجام داد.

مثال:

The acrobat performed several free-falls during the circus show.

معنی(example):

سقوط‌های آزاد می‌توانند بخشی از ورزش‌های شدید و اجراها باشند.

مثال:

Free-falls can be part of extreme sports and performances.

معنی فارسی کلمه free-falls

: معنی free-falls به فارسی

جمع سقوط آزاد به چندین مورد از سقوط‌های آزاد اشاره دارد که ممکن است در ورزش یا نمایش‌ها اتفاق بیفتد.