معنی فارسی free-spoken

B1

آزاد بیان، اشاره به کسی که بدون ترس یا تردید نظرات خود را به وضوح و شفافیت بیان می‌کند.

Expressing oneself openly and honestly without fear or hesitation.

adjective
معنی(adjective):

Characterized by direct and open expression of views, feelings, etc.

example
معنی(example):

او به خاطر ابراز آزادانه نظراتش معروف است.

مثال:

She is known for being free-spoken about her opinions.

معنی(example):

طبیعت آزاد سخنی او اغلب مردم را شگفت‌زده می‌کند.

مثال:

His free-spoken nature often surprises people.

معنی فارسی کلمه free-spoken

: معنی free-spoken به فارسی

آزاد بیان، اشاره به کسی که بدون ترس یا تردید نظرات خود را به وضوح و شفافیت بیان می‌کند.