معنی فارسی free-spirited
B2آزاده بودن، اصطلاحی برای توصیف فردی که از قید و بندها رها است و بیپروا زندگی میکند.
Having an independent, unconventional lifestyle; free from societal constraints.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت آزاده او بسیاری از دوستان را جذب میکند.
مثال:
Her free-spirited nature attracts many friends.
معنی(example):
آزاده بودن به معنای باز بودن به تجربیات جدید است.
مثال:
Being free-spirited means being open to new experiences.
معنی فارسی کلمه free-spirited
:
آزاده بودن، اصطلاحی برای توصیف فردی که از قید و بندها رها است و بیپروا زندگی میکند.