معنی فارسی free-spending
B2هزینهکردن آزاد، به معنای خرج کردن پول بدون نگرانی از محدودیت یا بودجه.
A tendency to spend money freely without concern for costs.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به خاطر عادتهای هزینهکردن آزاد خود معروف است.
مثال:
He is known for his free-spending habits.
معنی(example):
افراد هزینهکردن آزاد اغلب زندگی لوکسی دارند.
مثال:
Free-spending individuals often live a lavish lifestyle.
معنی فارسی کلمه free-spending
:
هزینهکردن آزاد، به معنای خرج کردن پول بدون نگرانی از محدودیت یا بودجه.